و القلم ...

پس اى بندگان خدا از خدا بترسید مانند ترسیدن خردمندى که فکر و اندیشه دل او را مشغول ساخته است.

و القلم ...

پس اى بندگان خدا از خدا بترسید مانند ترسیدن خردمندى که فکر و اندیشه دل او را مشغول ساخته است.

نشانی - سهراب سپهری

«خانه دوست کجاست؟» در فلق بود که پرسید سوار

آسمان مکثی کرد

رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن­ها بخشید

و به انگشت، نشان داد سپیداری و گفت:

«نرسیدی به درخت؛

کوچه باغی است که از باغ خدا سبزتر است

و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی­ست.

می­روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر بدر می­آرد،

پس به سمت گل تنهایی می­پیچی

دو قدم مانده به گل،

پای فواره جاوید اساطیر زمان می­مانی

و تو را ترسی شفاف فرامی­گیرد

در صمیمیت سیال فضا، خش خشی می­شنوی:

کودکی می­بینی

رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه نور

و از او می­پرسی:

خانه دوست کجاست؟»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد