و القلم ...

پس اى بندگان خدا از خدا بترسید مانند ترسیدن خردمندى که فکر و اندیشه دل او را مشغول ساخته است.

و القلم ...

پس اى بندگان خدا از خدا بترسید مانند ترسیدن خردمندى که فکر و اندیشه دل او را مشغول ساخته است.

نظام وفا–جز عشق

آزرده ز بیگانه و افسرده ز خویشم  

مردم همه سیر از من و من سیر ز خویشم  

بر دیده­ی خونبار من ای دوست چه خندی؟  

خون گریه کند هر که ببیند دل ریشم  

با خیل مصیبت زدگانی که فلک داشت  

سنجیده مرا روزی و دید از همه بیشم  

هرگز نکشم منت نوش از فلک دون  

هر چند که دانم بکشد زحمت نیشم  

با این همه آزردگی از مرگ چه ترسیم  

بگذار ز کار اوفتد این قلب پریشم  

جز عشق سزاوار پرستش دگری نیست  

پرسند نظاما اگر از مذهب و کیشم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد